گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۳۱

 

مردان ز جان خویش نه آسان گذشته اند

خون خورده اند تا ز سر جان گذشته اند

گردیده است آب دل رهروان عشق

تا از پل شکسته امکان گذشته اند

فردای باز خواست چه آسوده خاطرند

[...]

صائب تبریزی