گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۹

 

از عدم مشکل نه آسان سیر امکان کرد شمع

داغ شد افروخت اشک و آه سامان‌ کرد شمع

بس که از ذوق فنا در بزم جولان کرد شمع

ترک تمهید تعلق‌های امکان‌ کرد شمع

از هجوم شوق بی‌روی تو در هرجا که بود

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶۰

 

نی در پرواز زد، نی‌ سعی جولان کرد شمع

تا به نقش پا همین سیر گریبان‌ کرد شمع

خودگدازی محرم اسرار امکان گشتن است

هر قدر در آب خفت آیینه سامان‌ کرد شمع

دل اگر روشن نمی‌شد داغ آگاهی ‌که داشت

[...]

بیدل دهلوی