گنجور

عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴

 

وداع کعبهٔ جان چون توان کرد

فراقش بر دل آسان چون توان کرد

طبیبم میرود من درد خود را

نمیدانم که درمان چون توان کرد

مرا عهدیست کاندر پاش میرم

[...]

عبید زاکانی