گنجور

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۴

 

دل ز من برداشت یار مهربان، واحسرتی

دشمنی کردند با من دوستان، واحسرتی!

عهد من بشکست، جانم سوخت، مهر از من برید

با من این کرد او بقول دشمنان، واحسرتی!

آستین بر من فشاند آن دلبر پیمان شکن

[...]

قاسم انوار