گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۸۲

 

عاشق صادق بود گر پاکدامان همچو صبح

گل به دامن چیند از خورشید تابان همچو صبح

از تنور سرد آرد گرم بیرون نان خویش

نور صدق آن را که باشد در دل و جان همچو صبح

دیده هر کس که از انجم فشانی شد سفید

[...]

صائب تبریزی