×
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۹
گداخت بر لب حسرت ترانه دل ما
تبسمی کن و بشکن بهانه دل ما
سلم فروخته خرمن به برق ناکامی
دمیدن و ندمیدن ز دانه دل ما
حباب چشمه نزدیک راه تفرقه ایم
[...]
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰
درد عشق آشیانه دل ما
راز مجنون فسانه دل ما
نفسی از تو کی شود غافل
بیخودیها بهانه دل ما
رنگ از روی آه می دزدد
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵
چشم او آشیانهٔ دل ما
حلقهٔ زلف خانهٔ دل ما
اشک ما حلقه ایست سربسته
رازدار فسانهٔ دل ما
عشق آتش مزاج گل رویان
[...]