گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۶

 

از کرم جان عزیزم بر جانانه برید

دست گیرید و مرا مست به میخانه برید

دل چو شمع است که در مجلس جان می سوزد

خبر سوختگان را بر پروانه برید

آشنایان همه جمعند و حریفان سرمست

[...]

شاه نعمت‌الله ولی