گنجور

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰۴

 

کشیده لاله شراب شبانه از رگ سنگ

چو شعله خونش ازان زد زبانه از رگ سنگ

رضا بخوردن خون دادایم این و آن هم نیست

رسانده روزی ما را زمانه از رگ سنگ

چو نبض در طپش آید ز شوق اگر سازند

[...]

۵ بیت
جویای تبریزی