گنجور

اوحدی » جام جم » بخش ۸۷ - در معنی خلوت

 

پر دلی کو ز جان نیندیشد

سخن آب و نان نیندیشد

اوحدی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۸۴

 

اسیر قید محبّت ز جان نیندیشد

قتیل ضربت عشق از سنان نیندیشد

غریق بحر مودّت ز سیل نگریزد

حریق آتش مهر از دخان نیندیشد

شکار دانه ی هستی ز دام سر نکشد

[...]

خواجوی کرمانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳۰

 

دل ظالم از آب چشم مظلومان نیندیشد

ز اشک هیزم تر آتش سوزان نیندیشد

چه پروا دارد از سنگ ملامت هر که مجنون شد؟

که از کوه گران سیل سبک جولان نیندیشد

دهد در دامن خود لاله و گل جای شبنم را

[...]

صائب تبریزی