گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۷ - در ستایش شروان شاه

 

صورت نمی‌بندد مرا کان شوخ پیمان نشکند

کام من اندر دل شکست امید در جان نشکند

از خام کاری خوی او افغان کنم در کوی او

گر شحنهٔ بدگوی او در حلقم افغان نشکند

گفتار من باد آیدش، خون ریختن داد آیدش

[...]

خاقانی