گنجور

عطار » الهی نامه » بخش سوم » (۶) حکایت یوسف و ابن یامین علیهما السلام

 

جهانی آتشش بر جان نشسته

میان کلبهٔ احزان نشسته

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی

 

منم در کلبهٔ احزان نشسته

غریب و بیکس و حیران نشسته

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل

 

کجایی ای درون جان نشسته

چنین پیدا چنین پنهان نشسته

عطار
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۱۳

 

ای در دل من چو جان نشسته

در سینه درون نهان نشسته

بالات که راست کرده تیری ست

تیری ست به مغز جان نشسته

من رفتن جان چگونه خواهم

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۴۲

 

مهر تو در دل من مانند جان نشسته

همچون منت به هر سو صد ناتوان نشسته

من با دو چشم گریان پیوسته در فراقت

تو شادمان و خرم با دیگران نشسته

گر خون چکد ز دیده زین غصه جای آنست

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۲

 

عمریست تا دل من با بیدلان نشسته

خوش گوشه ای گرفته در کنج جان نشسته

رندی حیات جاوید یابد که از سر ذوق

مستانه در خرابات خوش با مغان نشسته

سلطان عشق بنشست برتخت دل چو شاهی

[...]

شاه نعمت‌الله ولی