گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۷

 

گلی به رنگ رخش گلستان ندارد هیچ

بهار گلشن حسنش خزان ندارد هیچ

چه دست بر کمرش بردن و چه خمیازه

که چون میان دو مصرع، میان ندارد هیچ

کسی که رفته چو نور نظر مرا از چشم

[...]

سلیم تهرانی