گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳

 

شرح لب لعلت به زبان می‌نتوان داد

وز میم دهان تو نشان می‌نتوان داد

میم است دهان تو و مویی است میانت

کی را خبر موی میان می‌نتوان داد

دل خواسته‌ای و رقم کفر کشم من

[...]

عطار