گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵۶

 

حرفی از شعله خویت به زبان می آرم

شمع را همچو نی امشب به فغان می آرم

غیرتم بین که ز تأثیر محبت هر دم

تا نبردم دلت از دیده نهان می آرم

گریه گرم و رخ زرد نظر کن که چو شمع

[...]

اسیر شهرستانی