گنجور

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶

 

دلی که درد تو ارزد دوا نمی‌ارزد

کسی که مهر تو جوید جفا نمی‌ارزد

جهان خرم گر تو بی تو عاشقان ترا

فزون ز نیم جو ارزد، مرا نمی‌ارزد

بهای کون و مکان بی‌تو یک نفس ندهم

[...]

۴ بیت
مجیرالدین بیلقانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۹۰

 

صبحت جان جهان جان و جهان می ارزد

لعل جان پرور او جوهر جان می ارزد

گوشه ی دیر مغان گیر که در مذهب عشق

کنج میخانه طربخانه ی خان می ارزد

با چنان نادره ی دور زمان می خوردن

[...]

۹ بیت
خواجوی کرمانی
 

شاطر عباس صبوحی » غزلیات ناتمام و اشعار پراکنده » ناز کن

 

ناز کن، ناز، که نازت به جهان می‌ارزد

بوسه‌ای از لب لعلت به روان می‌ارزد

بگشا غنچهٔ لب را بنما بر همه کس

یک شکر خنده که با روح روان می‌ارزد

رخ و زلف و خط و خالت به گلستان ماند

[...]

۴ بیت
شاطر عباس صبوحی