گنجور

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۳

 

بی دیدن من جان جهانم چونی؟

بی من، که مباد بی تو جانم ،چونی؟

در هجر تو از دو دیده خون می بارم

من بی تو چنینم تو ندانم چونی

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۶۲

 

ای نور دل و دیده و جانم چونی

وی آرزوی هر دو جهانم چونی

من بی‌لب لعل تو چنانم که مپرس

تو بی‌رخ زرد من ندانم چونی

مولانا