گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴۴

 

چو شمع هیچکس به زیانم نمی‌کشد

در خاک و خون به غیر زبانم نمی‌کشد

دارد به عرصه‌گاه هوس هرزه‌تاز حرص

دست شکسته‌ای‌ که عنانم نمی‌کشد

سیرشکبشه‌رنگی من‌کم زسرمه نیست

[...]

بیدل دهلوی