گنجور

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۳

 

عاشقان روی یار از وصل و هجران فارغند

مخلصان دین عشق از کفر و ایمان فارغند

اختیار از دل برون و دل برون از اختیار

بر سر کوی رضا از وصل و هجران فارغند

دوزخ و جنت اگرچه مایه خوف و رجاست

[...]

سیف فرغانی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۷۲

 

اهل دل با درد عشق او ز درمان فارغند

با جراحت‌های غم از راحت جان فارغند

با فروغ پرتو نور تجلی جمال

روز از خورشید و شب از ماه تابان فارغند

گر جهان از موج طوفان حوادث پر شود

[...]

حسین خوارزمی