گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۸

 

منم که پارهٔ دل در دهان غم دارم

به زیر ناصیه صد آستان غم دارم

دلی که زخم پذیری کند نمی بینم

وگر نه تیر نفس در دهان غم دارم

اگر چه جان به غمت داده ام، به گفتهٔ خویش

[...]

عرفی
 

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۹

 

منم که پارهٔ غم در دهان غم دارم

به زیر ناصیه صد داستان غم دارم

دلی که زخم پذیری کند نمی دانم

وگر نه تیر نفس در کمان غم دارم

از آن به تیغ غم آیم که در دکانچهٔ عشق

[...]

عرفی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۵

 

همین نه لخت جگر در دهان غم دارم

هزار نعمت الوان به خوان غم دارم

به ناز بالش عشرت فرو نمی‌آید

سری که بهر تو بر آستان غم دارم

مرا رسد که کنم نازها به شاهد عیش

[...]

فیاض لاهیجی