گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵۹

 

ز مستی بر دم تیغ شهادت هر زمان غلتم

به روی سبزه موج آب چون غلتد؟ چنان غلتم

درین وادی که هر نقش قدم سرچشمهٔ خضری‌ست

به خاک از تشنگی تا چند چون ریگ روان غلتم

غریبی آن چنان دارد مهیا برگ عیشم را

[...]

سلیم تهرانی