گنجور

عبید زاکانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شماره ۴ - در توحید و منقبت

 

چون بست بهر دین محمد میان عمر

در هم شکست گردن گردنکشان عمر

بر باد رفت خرمن کفار خاکسار

چون برکشید خنجر آتش‌فشان عمر

خورشید دین به اوج کمال آن زمان رسید

[...]

۵ بیت
عبید زاکانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۳۱

 

می شود طی در ورق گرداندنی دیوان عمر

داغ دارد شعله جواله را دوران عمر

از نسیمی می شود زیر وزبر شیرازه اش

چون قلم گردیده ام صدبار بر دیوان عمر

هست بر چرخ مقوس جلوه تیر شهاب

[...]

۹ بیت
صائب تبریزی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » صکوک الدلیل » بخش ۱۸ - تلبیس اول

 

چه سودت که سست است بنیان عمر

نهایت پذیر است دوران عمر

۱ بیت
یغمای جندقی