گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۵

 

تا شد درست بر تو که پیمان شکسته‌ای

ما را امید در دل و در جان شکسته‌ای

آن عهد نادرست که دشوار بسته شد

دستت درست باد که آسان شکسته‌ای

چون گوی بی‌قرار و چو چوگان خمیده‌ام

[...]

ابن یمین