گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۰

 

به دریایی در افتادم که پایانش نمی‌بینم

به دردی مبتلا گشتم که درمانش نمی‌بینم

در این دریا یکی در است و ما مشتاق در او

ولی کس کو که در جوید که جویانش نمی‌بینم

چه جویم بیش ازین گنجی که سر آن نمی‌دانم

[...]

عطار