گنجور

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵۴

 

بی‌درد خسته‌ای که به درمان شد آشنا

شوریده آن سری که به سامان شد آشنا

از فیض شانه یافت دل از زلف هرچه بافت

شد مفت خوشه‌چین چو به دهقان شد آشنا

چون بلبل از مطالعه صفحه رخت

[...]

قدسی مشهدی