×
خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸
گر، نه عشق او قضای آسمانستی مرا
از بلای عشق او روزی امانستی مرا
گر مرا روزی ز وصلش بر زمین پای آمدی
کی همه شب دست از او بر آسمانستی مرا
گر، نه زلف پرده سوز او گشادی راز من
[...]
۶ بیت
