×
هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۷
آنکه از درد دل خود بفغانست منم
وانکه از زندگی خویش بجانست منم
آنکه هر روز دل از مهر بتان بردارد
چون شود روز دگر باز همانست منم
آنکه در حسن کنون شهره شهرست تویی
[...]
طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰
آنکه پیوسته به رویت نگرانست، منم
وانکه حیران تو بیش از دگرانست منم
آنکه از کوی تو ای خانه برانداز امید
بسته رخت سفر و دلنگرانست منم
نقد جان می دهم و جنس وفا می طلبم
[...]