گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۰

 

مهر خاموشی که گیرد از دهان زخم ما؟

غیر پیکانش که می داند زبان زخم ما؟

دست و تیغی کو، که تا دامان دریای عدم

نگسلد چون موج از هم کاروان زخم ما

ای که از لعل لبت شور قیامت گرده ای است

[...]

صائب تبریزی