گنجور

عرفی » ترجیع بند

 

کارم ز غمت بجان رسیده

این کارد باستخوان رسیده

چندانکه توان خیال کردن

غم بر دل ناتوان رسیده

از حسرت آن میان چوی موی

[...]

عرفی
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۹

 

جنون تا بداد اسیران رسیده

ز داغش چه سرها بسامان رسیده

غم از هر طرف ساغری پیشم آرد

چو هشیار در بزم مستان رسیده

نه از لخت دل خانه ام گلستان شد

[...]

کلیم