گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۲

 

ای صبا، از من آشفته فلان را می‌پرس

می‌نشان جان و دل و آن دل و جان را می‌پرس

در جهان هم نفسی جز تو ندارد جانم

هر نفس می‌رو و آن جان جهان را می‌پرس

زلف او را ز رخ او به کناری می‌کش

[...]

اوحدی