گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴۱

 

آخر مراعاتی بکن مر بی‌دلان را ساعتی

ای ماه رو تشریف ده مر آسمان را ساعتی

ای آن که هستت در سخن مستی می‌های کهن

دلداریی تلقین بکن مر ترجمان را ساعتی

تن چون کمانم دل چو زه ای جان کمان بر چرخ نه

[...]

مولانا