×
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۱
رفت دوشم نفسی دیدهٔ گریان در خواب
دیدم آن نرگس پر فتنهٔ فتّان در خواب
خیمه بر صحن چمن زن که کنون در بستان
نتوان رفت ز بوی گل و ریحان در خواب
بود آیا که شود بخت من خسته بلند
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰۹
غضب ستیزه گر و عقل قهرمان در خواب
شتر گسسته مهارست و ساربان در خواب
گذشت عمر چو آب روان و ما غافل
بنای خانه بر آب است و پاسبان در خواب
چگونه چشم تو در خواب حرف می گوید؟
[...]