گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹۹

 

زلفت که باد از هر طرف گه گه پریشان داردش

هر مو که برباید ازو زنجیر صد جان داردش

جوری که هر دم می کند، گر مردمی باشد درو

آخر ز چندان کرده ها وقتی پشیمان داردش

خاکی که از کویت برم، در دیده پنهانش کنم

[...]

امیرخسرو دهلوی