گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۶

 

گشتم اندر دل خوبان، همه خوبان خودند

همه دل در شکن زلف پریشان خودند

بس که پیمان شکنی در دلشان جا کرده است

بسته پیمان به خود و آفت پیمان خودند

گه در اندیشهٔ خود و گاه در آئینهٔ ما

[...]

عرفی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۰۷

 

اهل معنی به سخن بلبل بستان خودند

به نظر آینه دار دل حیران خودند

پای رغبت نگذارند به دامان بهشت

همه در سیر گلستان ز گریبان خودند

جگر تشنه به سرچشمه حیوان نبرند

[...]

صائب تبریزی