گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۴۴

 

رنگ رویت بر ارغوان خندد

لعل تو بر می جوان خندد

خنده خونین زند انار زرشک

هر کجا آن دو نار دان خندد

با لبت گر برند نام شکر

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۸۸

 

غنچه باغ حیا سر به گریبان خندد

گل بی شرم بود آن که پریشان خندد

شد چراغ ره تاریک عدم خنده برق

کس درین غمکده دیگر به چه عنوان خندد؟

داغ خورشید گذارند به لخت جگرش

[...]

صائب تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶۴

 

صبری‌که صبح این باغ از ما جدا نخندد

گل می رسد دو دم باش تا بر قفا نخندد

جمعیت دل اینجاست موقوف بستن لب

این غنچه را دمی چند بگذار تا نخندد

تا فکرکفر و دین‌ است چندین‌ شک و یقین است

[...]

بیدل دهلوی