گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۲۵

 

زده گل دست بر دامان حافظ

خورد بلبل قسم بر جان حافظ

کند از شعلهٔ آواز خود گرم

دف خورشید را دستان حافظ

ز مستی چون کشد گلبانگ در باغ

[...]

سلیم تهرانی
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳

 

هزاران آفرین بر جان حافظ

همه غرقیم در احسان حافظ

ز هفتم آسمان غیب آمد

لسان الغیب اندر شان حافظ

پیمبر نیست لیکن نسخ کرده

[...]

حکیم سبزواری
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۸

 

شکر می‌ریزد از دیوان حافظ

زهی نطق شکر افشان حافظ

متاع معرفت گر کس بخواهد

بگو آن می‌خر از دکان حافظ

بیانش جانمحض و محض جانست

[...]

صغیر اصفهانی