گنجور

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱

 

دل من بی تو حکایت ز دهان تو کند

تن من بی تو روایت ز میان تو کند

که تواند که کند با لب پرخنده مرا

گر کند خنده آن تنگ دهان تو کند

سال و مه قصد به کاسد شدن عنبر و مشک

[...]

ادیب صابر
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۹

 

چون قهر الهی امتحان تو کند

حصن تو نهنگ جان‌ستان تو کند

وآنجا که کرم نگاهبان تو کند

از کام نهنگ حصن جان تو کند

خاقانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۸۴

 

گر مصور قلم از موی میان تو کند

چه خیال است که تصویر دهان تو کند؟

صائب تبریزی