گنجور

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷

 

من آن نیم که مرا بی‌تو جان تواند بود

دل زمانه و برگ جهان تواند بود

نهان شد از من بیچاره راز محنت تو

قضای بد ز همه کس نهان تواند بود

خوش آنکه گویی چونی همی توانی نه

[...]

انوری
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۰۴ - در مرتبهٔ عقل و جان

 

هر کجا عقل و جان تواند بود

تن کجا در میان تواند بود؟

اوحدی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۴۴۹- مولانا عشرتی قلندر

 

کسی مقید عشق بتان تواند بود

که پیش تیر ملامت نشان تواند بود

سام میرزا صفوی