گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۶

 

صبرم از روی تو ای دلبر فتّان تلخست

درد دوری تو ای دوست چو درمان تلخست

لب لعل تو چه گویم چو شکر شیرینست

طعم ایام فراق رخت ای جان تلخست

دست امّید دلم چون به گریبان نرسید

[...]

جهان ملک خاتون