گنجور

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۶۸

 

داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند

بلبل ما چون ببیند باغبان تازه ای

یاد آن بزمی که از نزدیکی مینای وصل

جسم زارم همچو ساغر یافت جان تازه ای

طغرای مشهدی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۱

 

دارم ز کاوش مژه ات جان تازه ای

وز چاک سینه طرح گریبان تازه ای

شد حشر و از غرور به دادم نمی رسی

این ماجرا فتاده به دیوان تازه ای

دیرینه عندلیب گل داغ کهنه ام

[...]

اسیر شهرستانی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳۵

 

کردم از لخت جگر طرح زبان تازه ای

ریختم از خون دل رنگ بیان تازه ای

تن شد از گرد کدورت جان غم فرسوده ام

این تن نو خواهد از لطف تو جان تازه ای

قصهٔ فرهاد و مجنون پر مکرر گشته است

[...]

جویای تبریزی