گنجور

عرفی » قطعات » شمارهٔ ۶ - ظل یزدان

 

دی شنیدم کز سمند افتاد آن کاندر رهش

خاک بودن توتیای چشم کیوان بودن است

آسمانش درخیال فرش مجلس گشتن است

آفتابش در هوای گردد امان بودن است

چون شنیدم این خبر پژمرده گشتم عقل گفت

[...]

عرفی