×
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۳۶
عذار لعلگون خوب است از خوبان به هم سودن
به انداز گزیدنها لب و دندان به هم سودن
حریصم بس که بر نظارهٔ شبهای وصل او
دلم در چنگل باز است از مژگان به هم سودن
هلاک تندیی، در عین صلحم، از تو میآید
[...]
۵ بیت