گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - در مدح سلطان جلال الدین ابو المظفر شروان شاه اخستان

 

نقش بختش بر آسمان بستند

عقد اقبالش اختران بستند

خسروانش سزند غاشیه‌دار

کمر حکم او از آن بستند

سینه چون چنگ بر کتف بردند

[...]

خاقانی
 

هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹

 

بتان نخست چو در دلبری میان بستند

میان بکشتن یاران مهربان بستند

دعا اثر نکند کز درم تو چون راندی

به روی من همه درهای آسمان بستند

مگر میان بتان روی آن صنم دیدند

[...]

هاتف اصفهانی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۸

 

ستمکشان تو، از شکوه لب چنان بستند؛

که از شکایت اغیار هم زبان بستند

گمان بصبر رقیبان مبر، اگر بینی

زبان ز شکوه دو روزی به امتحان بستند

بترس ز آه شهیدان، نه ساکنان سپهر

[...]

آذر بیگدلی