×
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۱ - نشستن بهرام روز پنجشنبه در گنبد صندلی و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم ششم
گفت کاوردم ار به جان برسد
چشم دارم که این زمان برسد
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۷
کدام ناز و تنعم به ذوق آن برسد
که بوی بار به باران مهربان برسد
دلی که بی در وصلش میان بحر غم است
امیدوار چنانم که بر کران برسد
زهی خجسته زمانی و وقت میمونی
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۴
دل تنگ مشو که جان به جانان برسد
و این درد مرا نوبت درمان برسد
امید ز روز وصل بر نتوان داشت
باشد که شب هجر به پایان برسد