گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲

 

این عشق آتشینم دود از جهان برآرد

وین زلف عنبرینت آتش ز جان برآرد

هر بامداد خورشید از رشک خاک پایت

«واخجلتا»سُرایان سر ز آسمان برآرد

یارب چه عشق داری کآزرم کس ندارد

[...]

خاقانی
 

عطار » اسرارنامه » بخش پانزدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

کرا این گنبد گردان بر آرد

که نه در عاقبت از جان برآرد

عطار
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰

 

باد هوای کویت، گرد از جهان برآرد

آب جمال رویت، ز آتش، فغان برآرد

آبی بر آتشم زن، زان پیشتر، که ناگه

خاک مرا هوایت، باد از میان، برآرد

بر هر زمین که افتد، از قامت تو سایه

[...]

سلمان ساوجی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۰۶

 

سری راکه سودا ز سامان برآرد

به یوسف سراز یک گریبان برآرد

شود دولت یوسف آن روز صافی

که صد چله در کنج زندان برآرد

به زندان تن جان مخلد نماند

[...]

صائب تبریزی