گنجور

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸

 

دل دهان در دهان او دارد

در دهان جان زبان او دارد

فارغ آمد دلم ز فکر معاش

قوت روح لبان او دارد

جانم اندر نماز پیوسته

[...]

کوهی