گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۵

 

برنامد آهی از دلم، زلفت پریشان از چه شد

پیشت نکردم گریه ای، لبهات خندان از چه شد

تیری زدی و ننگری، گیرم که ندهم برون

هم خود بگو کاخر مرا صد رخنه در جان از چه شد

بی من نبودی یک زمان، اکنون نیایی سوی من

[...]

امیرخسرو دهلوی