گنجور

سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸

 

تن آدمی شریف است به جان آدمیت

نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی

چه میان نقش دیوار و میان آدمیت

خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت

[...]

سعدی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۶

 

تن بی‌محبت و لاف ز جان آدمیت

که به داغ عشق بسته است نشان آدمیت

شرفست آدمی را به ملک ز عشق ورنه

چه میانه ملک بود و میان آدمیت

حیوان و مردمان را چه تمیز عشق نه جان

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۷۷ - سعدی شیرازی نَوَّرَ اللّهُ روحه

 

تن آدمی شریف است به جان آدمیت

نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی

چه میان نقش دیوار و میان آدمیت

رسد آدمی به جایی که بجز خدانبیند

[...]

رضاقلی خان هدایت