گنجور

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۶

 

آن ترک مست بین که چها می کند دگر

هرگز وفا نکرد و جفا می کند دگر

چشمش که کافریست چه کافر که عین کفر

آهنگ و عزم کشتن ما می کند دگر

باد صبا بشوق ز دست خیال او

[...]

کمال خجندی