گنجور

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۸۰

 

گل بباغ آمد ولی از عمر خود کامی نیافت

خارها در زیر پهلو داشت آرامی نیافت

کرد بلبل پیش گل بنیاد درد دل بسی

زود گل بگذشت و آن درد دل اتمامی نیافت

وه چه ملکست این که دور گل گذشت کس درو

[...]

فضولی