×
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷۲
سر شوریده را فکر سرانجامی نمی ماند
چو عشق آمد دگر اندیشه خامی نمی ماند
همین راهی که از دوری نمایان نیست پایانش
اگر از خود قدم بیرون نهی گامی نمی ماند
چه آسوده است از دل واپسی جان سبکروحش
[...]
۱۰ بیت